مشاركت
و امنيت در كردستان
از
جمله مناطقي از ايران كه پس از انقلاب اسلامي دستخوش تحولات گوناگون و بحرانهاي
فراگير اجتماعي و فرهنگي و سياسي گرديد، كردستان ايران است. اگر بخواهيم به بحثي فراگير
درباره درگيريها و نزاعهاي خشونتبار كردستان بپردازيم، پيداست كه به علت
گستردگي و تنوع فراوان چيزي در اين مقال به دست نميآيد. ولي آنچه به اختصار ميتوان
گفت آن كه به علت عدم بلوغ و تكامل احزاب و گروههاي سياسي و نبود فرهنگ گفتوگو و
رقابت سالم و قانوني، و نبودن رويه تساهل و تسامح و خويشتنداري حزبي، مخدوش بودن
مرزهاي رقابت حزبي و برخورد آن با منافع ملي و عدم تشخيص و رؤيت اين مرزها توسط
جمعيتها و احزاب و گروههاي سياسي، از شرايط اجتماعي، سياسي و فرهنگي ايجاد شده
در دوران 1357 به درستي استفاده نشد. به جاي كار و تلاش و رقابت سالم، به متهم
كردن يكديگر، تهمت و برچسب و تكفير و تسفيق يكديگر روي آورديم و نتوانستيم از فرصت
طلايي ايجاد شده كه محصول دهها سال مبارزه خونين با استبداد ستم شاهي بود به
درستي استفاده نماييم. پس از درگيريهاي خشونتبار احزاب و گروهها و جنگ مسلحانه
در كردستان و رويارويي تمام عيار مركز با گروههاي اپوزسيون برانداز، شاهد حكومت
نظاميان و روحيه نظاميگري در كردستان بوديم و به نوعي تمام پستهاي مديريتي و
اجتماعي نيز توسط نظاميان و يا مشابهان فكري آنها اشغال و كليه فعاليتهاي
اجتماعي و فرهنگي نيز تعطيل گرديد. روشن است كه در چنين فضايي نه روشنفكر ميماند،
نه تحصيل كرده و نه سرمايه و سرمايهدار و تمام عناصرزايا و فعال يك
نطقه از آنجا رخت برميبندند كه حاصل آن فقر
فرهنگي و اجتماعي و سياسي خواهد بود.
كردستان
ايران عملاً تا سال 1373 ـ 74 چنين مشخصهأي را دارا بود. بعد از اين سالها
تحركات اندكي در زمينههاي فرهنگي و اجتماعي پديد ميآمد. نيروهاي تحصيل كرده و
وفادار به ايران واحد، خواهان كار و فعاليت فرهنگي بهطور مسالمتآميز و در چارچوب
قانون اساسي شدند و بخشي از نيروهاي مذهبي داخل نظام كه در سطوح كارشناسي سازمانها
و ارگانهاي دولتي مشغول بودند، در پي تغييرات اساسي و تجديدنظرهايي در روابط
فرهنگي و اجتماعي و سياسي برآمدند.
تا سال 1374 هنوز استراتژي احزاب عمده كردستان
ايران ايجاد خشونتهاي پراكنده و موردي بود. البته حزب افراطي و چپگراي كومله كه
جايگاه اجتماعي چنداني هم در كردستان ايران ندارد همچنان معتقد به مبارزه خشونتبار
و قهرآميز است، ولي حزب دموكرات كردستان ايران تغييراتي در نگرشهاي اجتماعي،
فرهنگي و سياسي خود به وجود آورده و استراتژي خود را از مبارزه قهرآميز به كار
فرهنگي و اجتماعي مسالمتآميز تغيير داده است.
فضاي
كردستان از سال 74 ـ 75 تحت تأثير چند عامل رو به ايجاد فضايي مسالمتآميز گذاشت؛
آن عوامل عبارتند از:
1ـ
رودر رويي احزاب كردستان عراق كه در طي آن دو حزب عمده به كشتار وسيع يكديگر دست
زدند. اين احزاب عبارتند از حزب دموكرات كردستان عراق به رهبري مسعودبازراني و حزب
اتحاديه ميهني كردستان عراق به رهبري جلال طالباني. تحت تأثير اين درگيري وسيع،
چندين هزار نفر از مردم شهرهاي مجاور مرزها از جمله مناطقي از سليمانيه عراق به
ايران گريخته و در جوار شهرهاي بانه و مريوان ساكن ميشدند (اواخر سال75). اين
درگيريها كه بر سر منافع حزبي و جناحي و اختلاف در مورد رهبري كردستان عراق ايجاد
گرديد، باعث شد تا بسياري از روشنفكران و جوانان و تحصيلكردگان كرد ايراني نسبت
به تشكيل و ايجاد كردستان واحد دچار شك و ترديد شوند و آرمان و ايدهآل كردستان
واحد دچار تزلزل اساسي گردد.
2ـ
تحت تأثير همين وقايع عيني و مشكلات عديدهأي كه بر سر راه ايجاد كردستان واحد
وجود داشت، حزب دموكرات كردستان ايران، مشي درگيري و ترور پراكنده را به كلي متوقف
كرده و تنها فعاليتهاي فرهنگي و سياسي خود را از راه برنامههاي راديويي و اعزام
بعضي از هواداران به مناطق كردستان ايران دنبال كرد و عملاً از سال 75 به بعد، خط
درگيري مسلحانه و ترور به نقطه صفر گرايش پيدا كرده است(تغييرات وسيعي در انديشه
روشنفكران، دانشجويان و اقشار ديگر صورت گرفته بود كه اين افكار در سال 76 مجال
ظهور و بروز يافتند).
3ـ
از سال 75 به بعد فضاي فرهنگي و سياسي كشور به
تعدادي از نيروهاي
تحصيلكرده و علاقهمند، و به پستهاي مديريتي استان برگزيده شدند و اين نيز به
نوعي در پر كردن شكاف ملت و دولت سر مناطق كردنشين بسيار مؤثر بود. در اين زمينه
دولت آقاي خاتمي به بخشي از شعارها و وعدههاي انتخاباتي خود عمل كرده است.
تدريج
تغيير كرد و در حوالي انتخابات رياست جمهوري در سال 76 تغييرات اساسي در سمتگيري
افكار عمومي و مطبوعات و آزاديهاي مشروع سياسي و اجتماعي صورت گرفت كه به شدت در مناطق
كردستان ايران نيز تأثير خود را بر جاي ميگذاشت و روزنه اميدي را ميگشود كه بهطور
مسالمتآميز و در چارچوب قانون اساسي نيز ميتوان به فعاليت پرداخت و شاهد رشد و
شكوفايي كردستان بود.
چنانچه
بخواهيم وضعيت سياسي، اجتماعي و فرهنگي كردستان ايران در دوران پس از دوم خرداد76
و تغييرات كيفي را كه در منطقه به وجود آورده است مورد مطالعه قرار دهيم، ميتوانيم
از دوم خرداد بعنوان نقطه عطفي نام ببريم كه همگام با تغييرات اساسي در سراسر كشور
كردستان ايران را نيز به شدت متأثر ساخته است. اين تغييرات و تأثيرها را ميتوان اينگونه
برشمرد:
1ـ
شكستن فضاي انحصار و فرهنگ تكصدايي. پس از آن كه در سال 76 فرهنگ انحصاري و تكصدايي
ضربات بسيار سختي را متحمل گرديد، در كردستان نيز نوعي شور و جنبش اجتماعي براي
ايجاد اصلاحات برپا گرديد و فضاي يأس و بدبيني و بياعتمادي به مركز تا حدودي به
اميد، فعاليت و تحرك اجتماعي ميل نمود. پيداست كه دولت برآمده از جنبش دوم خرداد
نيز نوعي گرايش به مفاهمه با اقليتهاي كرد پيدا كرده و خواستار آن است كه
فعاليتهاي فرهنگي و مذهبي اهل سنت در چارچوب قانون اساسي پذيرفته شود و مردم و
روشنفكران نيز در قدرت سياسي سهيم شوند. اين انديشه، هم در شعارهاي انتخاباتي آقاي
رئيس جمهور عنوان شده بود و هم در سفري كه آقاي خاتمي قبل از آغاز انتخابات سال 76
به سنندج و سقز داشت به مردم كرد وعده داده شده بود.
2ـ
ايجاد گشايش براي فعاليتهاي فرهنگي، اجتماعي و سياسي. نقطه عطف اين تغييرات را ميتوان
تأسيس هفتهنامه كردي ـ فارسي "سيروان" دانست. اين هفتهنامه توسط عدهأي
از روشنفكران و تحصيل كردههاي كرد كه معتقد به ايران واحد بودند اداره و رهبري ميشد
صاحب امتياز آن سازمان همياريهاي شهرداري كردستان بود و اين هفتهنامه توانست در
اوايل دوران فعاليتش شور و جنبش اجتماعي را در سطح كردستان ايران گسترش داده و
تعداد زيادي از دانشجويان، دانشآموزان و كارشناسان و مديران دولتي را با خود
همراه نمايد. برگزاري مجالس فرهنگي و هنري از جمله دعوت از محمدرضا شجريان
براي
اجراي موسيقي ايراني در سنندج در تابستان 77، انجام سخنرانيهاي علمي و فرهنگي و
سياسي كه توسط هفتهنامه سيروان و انجمن پژوهشهاي فرهنگي و اجتماعي استان (زيرنظر
اداره كل ارشاد اسلامي استان) صورت
ميگرفت ، در همين راستا بود. دعوت از
تعدادي از نيروهاي
تحصيلكرده و علاقهمند، و به پستهاي مديريتي استان برگزيده شدند و اين نيز به
نوعي در پر كردن شكاف ملت و دولت سر مناطق كردنشين بسيار مؤثر بود. در اين زمينه
دولت آقاي خاتمي به بخشي از شعارها و وعدههاي انتخاباتي خود عمل كرده است.
صاحبنظراني
همچون آقاي دكتر حسين عظيمي (اقتصاددان)، آقاي دكتر پرويز پيران (جامعهشناس)،
مرحوم محمدتقي جعفري (فيلسوف و اسلامشناس)، آقاي دكتر محمدمهدي جعفري (مفسر نهجالبلاغه
و فعال سياسي) و دعوت از حجتألاسلام يوسفي اشكوري براي ايراد سخنراني در مراسم
بزرگداشت 29 خرداد سالگرد شهادت دكتر علي شريعتي در شهرهاي بيجار و قروه و … توانسته بود در جهت گشايش فعاليتهاي فرهنگي و اجتماعي و جذب مردم
تأثير مثبتي داشته باشد.
3ـ
تعدادي از نيروهاي تحصيلكرده و علاقهمند، و به پستهاي مديريتي استان برگزيده
شدند و اين نيز به نوعي در پر كردن شكاف ملت و دولت سر مناطق كردنشين بسيار مؤثر
بود. در اين زمينه دولت آقاي خاتمي به بخشي از شعارها و وعدههاي انتخاباتي خود
عمل كرده است. انتخاب مديران سازمانهايي چون راه و ترابري، ارشاد اسلامي، تربيت
بدني استان و بخشي از پستهاي مديريتي استانداري كردستان و بالاخره مشاوران سياسي،
اجتماعي و فرهنگي استاندار از ميان افراد مورد اعتماد و تحصيلكرده كرد از مصاديق
اين عمل به وعده ميباشد. اين تغييرات توانسته است تا حدودي اعتماد عمومي را جلب
نمايد و به آرزوي نزديكي كردها با دولت جمهوري اسلامي و نگرش "ايران براي همه
ايرانيان" جامه عمل بپوشاند.
4ـ
بالاخره و در آخر ميتوان به انتخابات ششمين دوره نمايندگي مجلس شوراي اسلامي
اشاره كرد كه در فضايي كاملاً آزاد و دموكراتيك در كردستان شكل گرفت و نمايندگاني
از جناحهاي مختلف فكري و فرهنگي و اجتماعي و سياسي انتخاب شده و به مجلس راه
يافتند. پيداست كه نميتوان اين تغييرات را كامل و عميق دانست.
حتي
اخيراً تماسهاي متقابلي نيز با حزب دمكرات كردستان ايران برقرار است كه آنها نيز
در چهارچوب قانون اساسي و زير نظر نظام جمهوري اسلامي به فعاليت بپردازند و البته
حزب دموكرات نيز ابراز علاقه كرده است، منتها با روشن شدن بعضي از تعاريف، حدود،
جايگاهها و غيره.
ترميم
اعتماد خدشهدار شده چندين ساله و شايد يكصد ساله گذشته و ايجاد و همگرايي و روحيه
فعاليت و كار و تلاش در چارچوب قانون اساسي و شعار ايران براي همه ايرانيان، به
تمرين بيشتر مشاركت در سالهاي سال ميباشد.
اميد
است با افقهاي جديدي كه در كشور گشوده شده است و با مطرح شدن بحثهايي چون امنيت
ملي، منافع ملي، پذيرش كليه علايق و سليقهها در چارچوب ايران اسلامي، بتوانيم
كليه نيروهاي علاقهمند، دلسوز، روشنفكر و تحصيل كرده را جذب كنيم و به روند فرار
سرمايه، نيروي انساني و دور باطل فقر، انزوا و شورش پايان دهيم و شاهد رشد و
شكوفايي كليه نقاط ميهن عزيز ايران اسلامي باشيم.