اروپا سود
مي برد ما تلفات ميدهيم
تلخيص
در دنيا دو
نقطه هلال طلايي و مثلث طلايي عمده توليد موادمخدر را دارا ميباشند كه مثلث طلايي
بين لائوس، ميانمار و تايلند است و هلال طلايي ميان افغانستان و پاكستان ميباشد.
آن چه از آمار كشفيات موادمخدر در كشور استنباط ميشود اين است كه عمده موادمخدر
از دو استان خراسان و سيستان و بلوچستان وارد كشور ميشود و اين اطلاعات مبين آن
است كه موادمخدر از طريق مرزهاي افغانستان و پاكستان كه دو رأس "هلال
طلايي" ميباشند وارد ايران گشته و سپس به سوي اروپا گسيل ميشود. در استان
سيستان و بلوچستان با وسعت 187502 كيلومتر مربع، 1500 كيلومتر مرز مشترك با
افغانستان و پاكستان، فقر مالي و به تبع آن فقر فرهنگي حاكم بر منطقه، چندگانگي
قومي و مذهبي در استان و نيز اشتراكات قومي در دو سوي مرز و عدم ثبات در كشورهاي
همجوار به ويژه افغانستان، موجب بروز برخي شرايط جهت رواج و شيوع پديده قاچاق در
اين خطه از كشور شده است. تاكنون 496 نفر از نيروهاي امنيتي به شهادت رسيدهاند و
بيش از پنج هزار نفر زنداني در امور مربوط به موادمخدر، در زندانها به سر ميبرند.
عليرغم تلاش فراوان و بيبديل نيروهاي
امنيتي و نظاميي در كنترل مرز، پراكندگي و وسعت نوار مرزي و نيز صعبالعبور بودن
اكثر مناطق و عدم توانايي ارتش و نيروهاي انتظامي به دليل محدوديت نيروها و وجود
سلاح گرم در بين برخي افراد و سهولت امكان دسترسي به انواع سلاحهاي سرد و گرم از
سوي اشرار، منجر به اين ميشود كه در صورت هر گونه احساس عدم امنيت و يا بروز
اختلافات درون گروهي، واكنش نشان دهند كه عدم كنترل عناصر امنيتي موجب گستاخ شدن
بيش از حد آنان ميشود.
در "نيمروز"، در نواحي
مرزي ايران و بخصوص "چهار برجك"، موادمخدر تحويل قاچاقچيان ميشود كه از
عمده معامله كنندگان و توليدكنندگان موادمخدر ميتوان به چند تن از اعضاي شوراي
طالبان اشاره كرد.
هم اينك، با توجه به بروز خشكسالي كه
خود به خود پديده قاچاق به ويژه موادمخدر را افزايش ميدهد، ترغيب كشاورزان افغاني
توسط طالبان به كشت خشخاش هم در گسترش قاچاق مؤثر است. با توجه به عدم نياز چندان
اين گياه به آب و گسترش روزافزون سطح زير كشت اين محصول، اگر ميزان سودآوري نسبي
اين محصول را كه با ميزان ريسك كم، سودآوري شگفتانگيزدار و با ساير محصولات
كشاورزي مقايسه كنيم، به اين مهم دست خواهيم يافت كه خطر گسترش آزمايشگاههاي تهيه
و فرآوري محصولات گوناگون از خشخاش نيز همين سير صعودي و افزايشي را طي خواهند
كرد. اين كه ميزان كشفيات در سالهاي اخير روز به روز افزايش داشته است، اگر چه در
يك سو ريشه در تلاش مأموران امنيتي دارد، اما از سوي ديگر نشانگر حجم بيشتر نقل و
انتقال موادمخدر از مرزهاست؛ چرا كه مواد كشف شده، درصدي از موادمخدر نقل و انتقال
يافته است. به طور تقريبي پيشبيني ميشود چهار هزار تن ترياك از محصولات امسال
خشخاش طالبان حاصل شود و نيز بايد در نظر گرفت كه مواد كشف شده، درصد كمي از مواد
انتقال يافته ميباشد.
مراكز اصلي كشت در افغانستان، جلالآباد،
قندهار و هلمند ميباشند و مرغوبترين ترياك از همين مزارع به دست ميآيد.
موادمخدر در افغانستان در بازار "ثقيل" واقع در شهر بدخشان معامله ميشود
و نيز توليدات استان هلمند در بازار "فرمانداري سنگين" و توليدات استانهاي
ارزگان و بادغيس در بازارهاي "دهوار" و "مرغاب" به فروش ميرسد.
در "نيمروز"، در نواحي مرزي ايران و بخصوص "چهار برجك"،
موادمخدر تحويل قاچاقچيان ميشود كه از عمده معامله كنندگان و توليدكنندگان
موادمخدر ميتوان به چند تن از اعضاي شوراي طالبان اشاره كرد. به نظر ميرسد عليرغم
وجود بازارهاي گوناگون براي معاملات مربوط به موادمخدر، "چوتو" مهمترين
بازار اين مواد در افغانستان باشد و طبق گفتههاي كارشناسان، "چوتو" ،
"خواجه علي بالا" ، "خواجه علي پائين" و "ريك"
داراي لابراتوارهاي مجهز موادمخدر در افغانستان ميباشند. طبق آمارهاي غيررسمي 96%
از ترياك توليدي افغانستان زير نظر طالبان كشت ميشود.
البته پاكستان نيز وضعيت بهتري در اين
زمينه نداشته و تعداد كثيري از پاكستانيها در كراچي، پيشاور، تربت، پنجگور،
عالبندين و گردي جنگل اقدام به حمل و خريد و فروش موادمخدر مينمايند.
تا كنون نزديك به 900 ميليون دلار در
زمينه انسداد مرزها هزينه شده كه علاوه بر اين، هنوز بسياري از نواحي مرزي نياز به
انسداد و حفر كانال دارند؛ مانند تنگه حصار و نيز دهانه منتهي به دشت سمسور و
رودخانه شاهيكوثر در ايرانشهر و برخي جاهاي ديگر. تجهيز پاسگاهها نيز مستلزم صرف
وقت و هزينه ميباشد و از سوي ديگر هزينه نگهداري زندانيان نيز سرسامآور است و
اين همه براي آن است كه كاروانهاي عظيم موادمخدر، از اين راه ميانبُر به اروپا
نرسيده و حجم توليدات شوم خويش را به سر منزل مصرف كه همان اروپاست، نرسانند.
شايد در وهله نخست كمي بيرحمانه به نظر
برسد، اما واقعاً چرا بايد اين همه هزينه و بودجه كه ميتواند صرف آبادسازي كشور
شود، صرف مبارزهاي گردد كه مردمان قارهاي مرفه از آن منتفع ميشوند؟ اين بدان
معنا نيست كه بايد دست روي دست گذاشت تا اين كاروانها از ايران عبور كنند و در طي
عبور، جوانان ما را نيز به آلودگي بكشند. هر چند كه استان سيستان و بلوچستان كه به
نوعي مسيل سيلاب كاروانهاي موادمخدر به شمار ميرود، آمار اعتياد و مصرف موادمخدر
آن از استانهاي همجوار پائينتر است و اين به دليل برخي تقيدات عرفي ـ مذهبي ميباشد
و اين در حالي است كه در نگاه نخست بايد اين استان بالاترين آمار مصرف را داشته
باشد، اما آمارها ناقي اين پيش فرض است. بيشك مقصد نهايي اين مواد اروپاست، اما
به هر حال وقتي ميزان موادمخدر موجود در يكي از انبارهاي تهران بيست ميليون دلار
برآورد ميشود، تنها با نگاهي اجمالي خواهيم فهميد كه در صورت عدم كنترل از سوي
دولت جمهوري اسلامي، ورود اين حجم موادمخدر به اروپا چه فاجعه انساني را رقم خواهد
زد؟
به نظر ميرسد اقدامات جمهوري اسلامي
اگر چه در واقع به منظور سالم و پاكيزه نگه داشتن فضاي كشور است، اما گروه كثيري
از كشورهاي جهان را نيز از اقدامات خويش منتفع ميسازد. لذا لازم است تدابيري
انديشيده شود تا كشورهاي ياد شده از نظر تأمين هزينههاي مربوط به مبارزه با
قاچاق و مصرف موادمخدر بيش از پيش خود را دخيل دانسته و با طيب خاطر مشاركت يابند.
تا كنون نزديك به 900 ميليون دلار در زمينه انسداد مرزها هزينه شده كه
علاوه بر اين، هنوز بسياري از نواحي مرزي نياز به انسداد و حفر كانال دارند
وقتي ميزان موادمخدر موجود در يكي
از انبارهاي تهران بيست ميليون دلار برآورد ميشود، تنها با نگاهي اجمالي خواهيم
فهميد كه در صورت عدم كنترل از سوي دولت جمهوري اسلامي، ورود اين حجم موادمخدر به
اروپا چه فاجعه انساني را رقم خواهد زد؟
در مقايسه با حجم تلفات نيروهاي مسلح و
نيز حجم موادمخدر توقيفي و نيز رقمهاي چند صد ميليون دلاري هزينه شده در اين راه،
كمكهاي دست و دلبازانه! چند صد هزار دلاري آنان گرهي از مشكلات ما نميگشايد.
شايد با توجه به عدم توافق كشورهاي همسايه افغانستان و پاكستان در كنترل مرزها،
بايد كاروانهاي عمدهاي كه چشم به بازارهاي داخلي ندارند را ناديده انگاشت و تحت
شرايط ويژه و از مسيرهاي مشخص با مراقبت خاص اجازه عبور تا اروپا را صادر كرد و
حتي بر سرانه درآمد ملي نيز افزود! اگر نه، پس بايد راهحلي انديشيد كه كارساز و
متناسب با شرايط باشد. مراسم بزرگداشت روز جهاني مبارزه با موادمخدر بهترين فرصت
است تا كشورهاي اروپايي و سازمانهاي بينالمللي از جمله سازمان ملل، ضمن اتخاذ
تدابير جديتر و نگاهي ژرفتر، اقدامات ايثارگرانه ايرانيان را بيشتر حرمت نهند و
هر يك بخشي از بار مالي اين مبارزه نابرابر را به دوش كشند و از سوي ديگر با
پرداختن به اقدامات زيربنايي، ياريرسان ملت و دولت ايران در حل مشكلات ناشي از
موادمخدر باشند. به عنوان مثال، وقتي حادثهاي طبيعي چون خشكسالي ميتواند به طور
آشكار بر پديده مذموم قاچاق تأثير مثبت گذاشته و به آن سير صعودي بدهد، پس شايد
بتوان با سرمايهگذاري و ايجاد شغل به ويژه در استانهاي مرزي، افراد را از گرويدن
به گروههاي قاچاق بازداشت.
منبع: شوراي شرق، هفتهنامه اختصاصي
سيستان و بلوچستان 31/3/79